♦️ ما در جهانی زندگی میکنیم که اگرچه دولتها و ملتها معمولاً مرزهای جغرافیایی مشخصی دارند، اما دیگر نمیتوان تأثیر رویدادهای یک کشور را در کل یا بخش عمدهای از جهان انکار کرد. همه آنچه ما از آن به عنوان فضای بین الملل یاد میکنیم بر اساس این نظام تأثیرات است. شاید فلسفه وجودی دادگاههای بینالمللی، سازمانهای بینالمللی و قوانین بینالمللی – هرچند ظاهراً – جلوگیری از این آسیبها باشد؛ آسیب گسترش اوضاع داخل به خارج.
🔶 اما اکنون موضوع فلسطین با جنایات غیرانسانی و ظالمانه رژیم غاصب اسرائیل به مرحلهای رسیده که جهان را از زوایای مختلف درگیر کرده است. «ظلم» نکته بارز این وضعیت است و دقیقاً در اینجاست که باید «عدالت» را مطرح کرد.
🔵 عدالت جهانی (International justice) زمانی به وجود میآید که دیگر نمیتوان به طور طبیعی انتظار داشت دولتهای اصلی از اصول اساسی عدالت حمایت کنند. با توجه به وضعیت فلسطین، ما به جای اینکه از اعتبار یا اساساً حق حاکمیت یک کشور غاصب صحبت کنیم، به عدالتی نیاز داریم که از هستی انسان دفاع کند و نیازهای اساسی انسان فلسطینی را تأمین کند.
🔴برای گسترش عدالت جهانی در مورد مسئله فلسطین باید دو حوزه را دنبال کرد؛
🔶حوزه اول، عدالت کیفری است. جایی که قرار بود قوانین و دادگاههای بینالمللی مجرمان و ناقضان حقوق بشر را در سطح بینالمللی مجازات کنند اما تاکنون کاری انجام ندادهاند.
🔶و حوزه دوم عدالت رویهای (Procedural justice) است. رویهها در مسئله فلسطین باید رویههای از پیش تعیین شدهای باشد که نتیجهای عادلانه داشتهباشد و اساساً «اشغال» نمیتواند آن رویه باشد. اکنون فلسطین مدتهاست که اشغال شدهاست و این وضعیت اساساً با گسترش عدالت و اعطای حقوق فلسطینیان در تضاد است. بنابراین اگر عدالت رویهای بخواهد برای فلسطین کاری انجام دهد، باید وضعیت فلسطین با رأی فلسطینیها تعیین تکلیف شود که این یک رویه عادلانه در عدالت سیاسی است. آن وقت احتمالاً میتوانیم در مورد عدالت در فلسطین و سپس در جهان صحبت کنیم.
✍️ احمد اولیایی