عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فناوری در کارگاه عدالت و اقتصاد دانش بنیان که به همت گروه مطالعات عدالت اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، به بیان دیدگاه های خود در حوزه نابرابری در عرصه بین الملل از منظر فناوری پرداخت. این در این کارگاه، برای تبیین موضوع در ابتدا فناوریهای نوظهور از بستر الزامات عصر دیجیتال و تحول دیجیتال بازخوانی شد بر این اساس، ما در دورهای به سر میبریم که فناوریهای نوظهور موتور حرکت دیجیتالی شدن بوده و قابلیتهای دو فضای سایبری و فیزیکی را با هم ترکیب میکنند که منبع جدیدی برای خلق ارزش و بهرهوری و چابک سازی فرایندهای سازمانی و حکمرانی به شمار میرود.
این استاد دانشگاه افزود: تأثیرات برجسته و حیاتی آن به شکل تسهیل ارتباط با مخاطبان، مشتریان و شهروندان، چابک سازی فرایندهای عملیاتی، تغییر در نگرش و فرهنگ افراد و رهبران و همچنین توانمندسازی نیروی انسانی و تحول در مهارتها مطرح است. در بخش بعدی به پیامدهای متعدد فناوری های نوظهور در سطح نظام بینالملل و مقولاتی چون بازطراحی استراتژی های بزرگ، تغییر رقابت نفسگیر از مسابقات تسلیحاتی بهسوی رقابت در نوآوری و فناوری، کاهش اهمیت فناوریهای حجیم و هزینه¬بر، تحول در دیپلماسی رسمی و اهمیت دیپلماسی عمومی و نیز تغییر ابعاد مناطق حیاتی و سرزمین زدایی از حوزه ژئوپلیتیک پرداخته شد که یکی از مهمترین آنها تحول در روابط قدرت میان دولتهاست.
در این کارگاه این اثر بر تعمیق نابرابریهای سیستمی و یا کاهش آن تحت نظریات مختلف مرور شد. در این چارچوب رویکرد شکاف فناورانه معتقد است که هرروز شکاف کشورهای «دارا» و «ندار» به لحاظ بهرهمندی از مواهب این فناوریها در حال افزایش است و به دلیل ضعف توان مالی و مهاجرت نیروی ماهر یا اقتصاد ناکارآمد کشورهای ضعیف نمی¬توانند این فاصله را جبران کرده و احتمالاً این شکاف تاریخی و ابدی خواهد شد. نگاه دیگر اما اندر ناامیدکننده نیست و معتقد است با توسعه در تعداد محدودی از این فناوریها میتوان خلق ارزشی ایجاد کرد که فاصله قدرت با ابرقدرت¬های اصلی را کمتر نماید برای نمونه توسعه فناوری هوش مصنوعی و پهبادی به تغییر موازنه قدرت میان دولتها کمک میکند و مزایای قدرت بازیگران سابق را کاهش داده یا از بین میبرد.
دکتر مهرابی در انتها نیز درسهای سیاستی و راهکارهایی برای جبران سریعتر نابرابریها موجود ارائه کرد که محور آن آگاهی سازی در میان نخبگان و سیاستگذاران، تعیین اولویتهای علم و فناوری و مدیریت منابع محدود در حوزههای استراتژیک تر و نیز سرمایهگذاری بر توسعه زیربناها و استانداردهای فنی پیشدستانه، بومی و منحصربهفرد این حوزه است. آنچه مهم است احصای فرصتهای مستتر در نابرابریهای موجود و طراحی نقش پیشرو در حوزه فناوریهای نوظهور استراتژیک و دوری از انفعال و موضع تدافعی است.